بهینه سازی محتوا چگونه است؟

کار کردن روی یک قطعه در یک زمان آسان است – تلاش برای اینکه یک چیز در رتبه بالاتری قرار گیرد، به هدف تبدیل آن برسد یا تأثیر مورد نظر را داشته باشد.

اما اگر برای بهینه‌سازی – یا به سادگی سازماندهی – همه محتوا را در همه کانال‌هایی که برندتان استفاده می‌کند، کوچک‌نمایی کنید، چه؟

آیا به شما کمک می کند تا کل اکوسیستم محتوای خود را ارتقا دهید تا همه بخش ها با هم کار کنند تا پیام ها و تأثیر شما را تقویت کنند؟

کتابخانه محتوای خود را سازماندهی مجدد کنید

بهینه سازی کل محتوای جدید به دور از واقعیت است. در واقع، کالیماخوس، شاعر و محقق مشهور یونانی، اولین گوگل را حدود 2300 سال پیش ساخت.

علیرغم تصورات غلط رایج ، Pinakes (آنطور که نام داشت) صرفاً فهرستی از آثار نگهداری شده در کتابخانه اسکندریه نبود. این فهرستی جامع از تمام ادبیات یونانی بود که شامل جزئیات مربوط به هر نویسنده، سایر آثار آنها و اطلاعات بیوگرافی بود.

هدف Pinakes مشابه ماموریت اعلام شده گوگل بود: کمک به “سازماندهی تمام اطلاعات جهان و قابل دسترس و مفید کردن آن”.

جای تعجب نیست – امروزه کمک به مردم برای یافتن اطلاعات نیازمند رویکردی بسیار متفاوت است.

سازماندهی مجموعه محتوای برندتان به‌عنوان یک کتابخانه، راه استاندارد شده‌ای را در اختیار افراد قرار می‌دهد تا اطلاعات زیادی را به سرعت پیدا کنند – اگر بدانند به دنبال چه هستند.

یک کتابخانه سلسله مراتبی است. شما با یک موضوع یا نویسنده شروع می‌کنید و سپس زیر شاخه‌ها را عمیق‌تر می‌کنید تا زمانی که چیزی را پیدا کنید که مناسب نیاز شما باشد.

قبل از راه اندازی گوگل، مردم از همان ایده مبتنی بر سلسله مراتب برای سازماندهی اینترنت استفاده می کردند. اولین تکرار یاهو! برای مثال، موتور جستجو مانند جستجوی کلمه کلیدی از طریق دسته‌ها و زیرمجموعه‌های محتوای اختصاص داده شده دستی عمل می‌کرد.

امروزه آن سبک سازماندهی کمتر معنا دارد. این به این دلیل است که نقش محتوا این است که مخاطبان را به مجموعه‌ای از تجربیات در مورد چیزی که ممکن است متوجه نشده باشند به آن نیاز دارند یا می‌خواهند بکشد.

در مورد آن فکر کنید. اگر بخواهید خود را در مورد آینده کسب و کار آموزش دهید، آیا از یک کتابخانه شروع می کنید؟ و اگر این کار را کردید، چقدر برای کتابدار مفید خواهد بود که شما را صرفاً به دسته کسب و کار راهنمایی کند؟

با این حال، حتی در سال 2024، بازاریابان معمولاً مراکز منابع رهبری فکر را به عنوان یک کتابخانه سلسله مراتبی با نگاه به بیرون سازماندهی می کنند.

بدتر از آن، من می بینم که بسیاری از مشاغل هنوز آن را بر اساس نوع محتوا فهرست بندی می کنند. من مراکز منابع B2B بسیاری را دیده ام که در این دسته بندی ها سازماندهی شده اند: کتاب های الکترونیکی، مقالات سفید، ویدئوها و مقالات.

این رویکرد مخاطبان را مجبور می‌کند تا قبل از انتخاب موضوع یا سؤالی برای پاسخ، تجربه محتوایی خود را انتخاب کنند.

برای برآورده کردن نیازهای مخاطبان در سال 2025، باید در نظر بگیرید که چگونه محتوای خود را برای موتورهای جستجوی سنتی، موتورهای جستجوی هوش مصنوعی، کانال های اجتماعی، پلتفرم های عمودی و (بله) افرادی که مسیر خود را به سمت محتوای شما هدایت می کنند، بهینه کنید.

با وجود این همه نیازهای رقابتی، چگونه تصمیم می گیرید برای چه چیزی بهینه سازی کنید و چگونه آن را انجام دهید؟

تبلیغات

بیاموزید که چگونه یک CMS
می تواند استراتژی محتوای شما را ساده کند

تازه با مدیریت محتوا؟ در مورد سازماندهی محتوای برند خود گیج هستید؟ بیاموزید که چگونه یک CMS (سیستم مدیریت محتوا) ایجاد، سازماندهی و به اشتراک گذاری محتوا را ساده می کند—همه در یک مکان. نکات، ابزارها و بینش های ارزشمندی را به دست آورید.

شروع به یادگیری کنید

چارچوب مدرن بهینه سازی محتوا

از لحاظ تاریخی، بازاریابان محتوا را بر اساس برخی سلسله مراتب طبقه بندی شده بهینه کرده اند، زیرا برای موتورهای جستجو به خوبی کار می کند.

اما هوش مصنوعی و سایر فناوری‌ها، مانند شخصی‌سازی و محتوای هدفمند، این رویکرد را کمتر مفید می‌کنند.

این چارچوب را امتحان کنید تا به شما در ایجاد یک رویکرد مدرن برای بهینه سازی محتوا کمک کند:

  • قصد
  • اختیار
  • زمینه داخلی
  • زمینه خارجی
  • توصیف شده است

بیایید این را یکی یکی بررسی کنیم:

قصد

درک مقصود مخاطبان شما تقریباً مهمتر از درک این موضوع است که آنها چه کسانی هستند. در مورد آن فکر کنید. اگر 1000 بازدید کننده جدید به وب سایت شما می آیند، با ارزش ترین چیزی که می توانید در مورد آنها بدانید چیست؟ آیا این آنها هستند؟ یا به همین دلیل آمده اند؟

بهینه سازی روشی که محتوای خود را سازماندهی و ارائه می کنید می تواند به شما کمک کند قبل از اینکه از آنها بپرسید که چه کسی هستند، قصد آنها را درک کنید.

چگونه این کار را انجام می دهید؟ یکی از راه‌های شروع، سازماندهی و طبقه‌بندی محتوا بر اساس هدف یا نتایج دلخواه مشتری است. دسته بندی دقیق و عناوین محتوا می تواند کمک کند.

به عنوان مثال، ممکن است یک مقاله رهبری فکری با عنوان «چشم‌انداز آینده‌ای جدید برای صنعت ما: آنچه باید در حین تفکر برای تغییر بدانید» داشته باشید. ممکن است یک دسته (یا فراداده) برای آن محتوا در دسته ای به نام «درک آینده صنعت ما» اختصاص داده شود. نتیجه مرتبط با آن دسته ممکن است ایجاد تقاضا باشد.

نکته این است که کسی که یک مقاله سفید را در این دسته دانلود می کند، هنوز رتبه اول را ندارد. بنابراین شما باید آگاهی را بسنجید، نه سرنخ ها را. و تصمیم گیری در مورد همه کانال هایی که این محتوا در آن زندگی می کند باید بر اساس این دسته بندی باشد. به عبارت دیگر، برای یک تجربه فعال سازی فروش، نیازی به بهینه سازی این محتوا نخواهید داشت.

هدف شما باید این باشد که اطلاعاتی را که با هدف فرد مطابقت دارد به آسانی پیدا کنید و در تجربیاتی که برای آن هدف طراحی شده اند در دسترس قرار دهید.

اختیار

هنگامی که محتوایی را توسعه می دهید – خواه هدف آموزش، الهام بخشیدن، سرگرم کردن یا ارائه دستورالعمل باشد – قدرت، جزئیات و عمق اهمیت دارد.

شما نمی توانید در یک محتوا قدرت ارائه دهید. در عوض، شما آن را از طریق کتابخانه محتوای خود ارتباط برقرار می کنید. به عبارت دیگر، شما پیوند می‌دهید ، وصل می‌شوید، و محتوای مرتبط و عمیق‌تر ارائه می‌دهید تا بازدیدکننده شما هرگز نیازی به رفتن به جای دیگری نداشته باشد.

یک سازمان بزرگ، جهانی و فناوری B2B که من کاملاً با PDFهای ممنوعه از برنامه رهبری فکری آن کار می کنم. این به این معنی است که محتوای آنها همه به گونه ای سازماندهی می شود که امکان اتصال متقابل و مصرف غیر خطی را فراهم می کند. این تغییر تجربه بهتری را برای مخاطبان برند ایجاد می‌کند و این توانایی را برای برند ایجاد می‌کند تا افراد را به چندین تجربه «بهترین بعدی» از رهبری فکری هدایت کند. این نوع بهینه سازی محتوای رو به جلو به موفقیت محتوا در سال 2025 کمک خواهد کرد.

زمینه داخلی

ویژگی بافت داخلی در مورد معنا است. این ممکن است دیدگاه برند شما در مورد جهان یا برداشت یا راه حل منحصر به فرد آن برای یک مشکل باشد. ممکن است اطلاعاتی باشد که شما در مجاورت اطلاعات دیگر ارائه می دهید.

سازماندهی محتوای خود بر اساس دیدگاه‌ها (یا ستون‌های داستان یا روایت، اگر آن اصطلاحات را ترجیح می‌دهید) شبیه سازمان‌دهی بر اساس قصد است. اما در این مورد، اصل سازماندهی وظایف یا سؤالات نیست، بلکه عناصر متفاوتی است که استدلال جامعی را که بدنه محتوای شما ارائه می دهد، تشکیل می دهد.

به عنوان مثال، یک شرکت فناوری متمرکز بر امنیت سایبری ممکن است بخشی از مرکز منابع خود را با توجه به دیدگاه برند در مورد آینده هوش مصنوعی سازماندهی کند و بخش دیگری را در مورد آینده امنیت مالی در دنیای دیجیتال بگنجاند.

دیدگاه یا معنای واضح، منسجم و متمایز محتوای شما باعث می‌شود وقتی افراد به دنبال پاسخ‌ها هستند، برجسته شود. نحوه نمایش محتوا همچنین با زمینه ای ارتباط برقرار می کند که می تواند تعامل را عمیق تر کند.

من این را سناریوی “تسویه شرط بندی” می نامم. یک نفر در یک بار می گوید: “پاسخ این سوال چیست؟” تو جواب بده آنها جستجو می کنند و چیزی را پیدا می کنند که پاسخ شما را تأیید می کند. معمولاً سؤال کننده سری تکان می دهد، تلفن خود را زمین می گذارد و ادامه می دهد.

اما اگر پاسخ شما حاوی اطلاعات بیشتر متنی یا «بهترین مرحله بعدی» برای برانگیختن علاقه آنها باشد، چه؟ آنها ممکن است آن را با صدای بلند برای دوست خود بخوانند و بگویند: “آیا شما هم می دانستید که ….” حتی ممکن است آن را برای خواندن در آینده نشانه گذاری کنند. این زمینه داخلی است که می خواهید به آن برسید.

زمینه خارجی

راه حل های مبتنی بر فناوری و هوش مصنوعی نیز برای کمک به زمینه های شرطی وارد چارچوب بهینه سازی می شوند. اینها ممکن است شامل نحوه سازماندهی محتوا در سطح کاربر یا حساب یا ارائه آن در دستگاه تلفن همراه یا رایانه رومیزی باشد.

می‌توانید تصمیم بگیرید که داده‌های شخص اول، مانند مکان، سابقه خرید، مصرف محتوا، و نوع دستگاه، ظاهر سازمانی محتوا را نشان دهد.

شما می توانید بر اساس اینکه آیا محتوا دروازه ای می شود یا خیر، بهینه سازی کنید. من اخیراً در مورد پیچ ​​و تاب جدید در بحث دروازه ای نوشتم که ناشی از کلیک صفر و جستجوی مبتنی بر هوش مصنوعی است. هر دو گرایش، استدلال‌های جالبی را برای کمیاب‌تر کردن محتوای دیجیتال به جای فراوان‌تر کردن، مطرح می‌کنند.

اگر تصمیم به دروازه دارید، به یاد داشته باشید که قصد را در نظر بگیرید. انگیزه مشتری شما برای عبور از دروازه چیست؟ شاید به جای درخواست اطلاعات شناسایی شخصی، بپرسید: “چرا این محتوا را می خواهید؟”

می‌توانید از پاسخ‌ها (داده‌های) جمع‌آوری‌شده از این فرم استفاده کنید تا نه تنها بفهمید که هدف شما از دسترسی به این محتوا چیست، بلکه متوجه شوید که مشتری به دنبال چه چیزی است. این می‌تواند به ایجاد بینشی در مورد اینکه داستان‌ها/محتوا باید در پلتفرم‌های مختلف، مانند رسانه‌های اجتماعی، سایت‌های عمودی، و سایر رابط‌ها، که بهتر با آنچه مشتریان واقعاً به دنبال آن هستند، تبلیغ شود، کمک کند.

توصیف شده است

اگر زمینه خارجی مشخصه ای است که به شما کمک می کند محتوا را بر اساس نحوه نمایش آن بر اساس رفتار مصرف کننده یا زمینه سازماندهی کنید، ویژگی توصیف شده شامل ایجاد سیستم های سازمانی است که به مخاطبان اجازه می دهد محتوا را فیلتر، دسته بندی، اندازه گیری، شخصی سازی و فعال کنند. عناصر توصیف شده معمولاً به سه دسته تقسیم می شوند:

  • فراداده توصیفی: اصطلاحات طبقه بندی شده در مورد قطعه محتوا مانند شخصیت مخاطب، مرحله سفر خریدار، نویسنده یا دسته بندی محصول.
  • ابرداده اداری: عناصر مدیریت محتوا مانند تاریخ انتشار، تاریخ انقضا، مدیریت حقوق، طبقه بندی قانونی یا مطابقت و غیره.
  • فراداده ساختاری: جزئیاتی که به اتصال یک دارایی محتوا به سایر دارایی‌ها کمک می‌کند، مانند مجموعه‌ای از داده‌ها که به درخواستی مانند «اگر این را دوست دارید، ممکن است این را هم دوست داشته باشید» واکنش نشان می‌دهند.

فراتر از Callimachus حرکت کنید – مانند یک شرکت رسانه ای بهینه سازی کنید

من استفاده از همه این روش ها را توصیه نمی کنم، اما می توانید (و باید) چندین رویکرد را برای سازماندهی مجدد محتوای خود در نظر بگیرید.

کلید شروع بهینه سازی برای انسان است. هنگامی که مخاطبان و هدف آن را درک کنید، می توانید محتوا را برای یافتن بهینه سازی کنید.

هنگامی که محتوایی عمیق، ارزشمند، آموزنده و جذاب با قدرت ایجاد کردید، می توانید بهترین معنا را در محتوای خود به ارمغان بیاورید و زمینه داخلی بهتری را ایجاد کنید.

با انجام این موارد (یا در حال پیشرفت)، می‌توانید به سمت فناوری بهینه‌سازی با زمینه‌های خارجی مانند موبایل، جستجو، اجتماعی و غیره بروید. می‌توانید آن محتوا را توصیف کنید تا ماشین‌ها بتوانند آن را درک کنند و کارهای بیشتری با آن انجام دهند و از راه‌حل‌های فنی استفاده کنند. آن را بهینه ارائه کند.

به زبان ساده تر: بازاریاب محتوای مدرن باید از کالیماچوس و غول های رسانه ای مدرن تقلید کند. مجموعه کاری برند شما شعرها و داستان ها است – شما توزیع کننده رسانه هستید.

هدف شما فقط ارائه یک منبع اطلاعاتی نیست. این برای درگیر کردن و راهنمایی افراد به بهترین داستان ها در زمانی است که به آنها نیاز دارند.

به روز شده از مقاله ژوئن 2023.