
رهبری اجرایی
یک رویکرد رهبری را کشف کنید که به شما کمک می کند تا استعدادهای هر فرد در سازمان خود را به سمت دستیابی به یک چشم انداز استراتژیک متمرکز کنید.
با هدف رهبری کنید
رهبرانی که متفکران و تمرینکنندگان ناب هستند، میدانند که برای یک نفر – یا حتی گروه کوچکی از مدیران – غیرممکن است که همه پاسخها را داشته باشند. در عوض، آنها نقش خود را اینگونه می بینند:
- تعیین چشم انداز، مأموریت و اهداف استراتژیک سازمان؛
- ایجاد همسویی اهداف در سراسر سازمان برای دستیابی به آنها؛ و به طور انتقادی،
- ایجاد محیطی که در آن همه درک کنند که چگونه به اهداف سازمانی کمک می کنند و به طور مداوم توانایی خود را برای انجام این کار توسعه می دهند.
رهبران سازمانی این نقش گسترده را با توسعه کار و سیستم های مدیریتی ایفا می کنند که نحوه انجام کار، رفع چالش ها و توسعه بازارهای جدید را راهنمایی می کند. این سیستم ها برای اطمینان از دستیابی به هدف سازمان طراحی شده اند در حالی که همه با احترام به انجام وظیفه خود به چالش کشیده می شوند. تفکر و تمرین ناب ، زیربنای این سیستمها است و اصول، شیوهها و ابزارهای اثبات شده در سطح سازمان را ارائه میکند که فرآیندهای تجاری پایدار، پایدار و در عین حال چابک را تضمین میکند.
با این سیستم های همسو و افراد درگیر، اطلاعات حیاتی به سرعت در سراسر سازمان جابجا می شود. فرآیندهای جدید صرفه جویی در زمان یا بهبود کیفیت در خطوط و امکانات به اشتراک گذاشته می شود. نیازهای جدید مشتری و بازار در سراسر جریان های ارزشی قابل مشاهده است که برای برآورده کردن آنها کار می کند. و موفقیت های تیم در سراسر سازمان جشن گرفته می شود.
مدیرانی که با استفاده از تفکر ناب و تمرین رهبری میکنند، رفتار خود را مانند فوجیو چو، رئیس سابق شرکت تویوتا موتور، که توصیه کرد، «برو ببین، بپرس چرا، احترام بگذار» الگو میکنند. آنها به دنبال درک کامل کار هستند تا بتوانند از شخصی که کار را انجام می دهد حمایت کنند و از این طریق به افزایش قابلیت های کارگر کمک کنند. آنها نه تنها برای درک کار، بلکه برای به چالش کشیدن کارگران و احترام به مالکیت کارگران بر کار و توانایی آنها در انجام آن، می پرسند “چرا”. آنها در هر زمان ممکن تلاش می کنند تا با نفوذ و الگوبرداری به گونه ای رهبری کنند که گویی هیچ اختیاری ندارند.
با استفاده از تفکر و تمرین ناب، رهبران اجرایی ارتشهایی از حلکنندههای مشکل را ایجاد میکنند که هر کدام همیشه برای حذف ضایعات از جریان کاری خود کار میکنند و میتوانند فوراً شرایط غیرعادی را اصلاح کنند یا از تحلیل علی برای رسیدگی به مسائل پیچیدهتر استفاده کنند.
در نهایت، این مدیران شرکتهای ناب را ایجاد میکنند که در آن هر بخش یا بخش سازمان عمل میکند و بر اساس تفکر و تمرین ناب با سایرین ارتباط برقرار میکند. این مدیران با الگوبرداری و هدایت همه افراد در سازمان برای تبدیل شدن به متفکران ناب و شاغل، سازمانهایی را میسازند که از مزیت رقابتی پایدار و پایدار برخوردار باشند.


